خبرگزاری راسک: منابع محلی وشاهدان عینی در کابل تأیید کردهاند که ماموران اداره امربه معروف و نهی از منکر طالبان روزیکشنبه، ۲۹ سرطان نیز دهها زن را در مناطق پرجمعیت شهر، به ویژه کوتهسنگی، قلعه فتحالله، شهرنو و دشتبرچی، به اتهام «بیحجابی» بهگونه خشن از خیابانها، رستورانتها، شفاخانهها و مراکز خرید بازداشت و به مکانهای نامعلوم منتقل کردهاند. بهگفته شاهدان عینی، مأموران امر به معروف طالبان بدون هشدار یا اخطار، با «ضربوشتم، لتوکوب و تحقیر زنان» را به زور به موترها سوار کردهاند.
با وجود گستردگی این بازداشتهای خشونتبار، واکنش آشکار و سازمانیافتهای از داخل کشور دیده نمیشود؛ علت آن، همانطور که برخی شاهدان گفتهاند، ترس شدید از برخوردهای تلافیجویانه طالبان است. شهروندان در محلهای بازداشت، حتی جرئت ابراز همدردی یا اعتراض را نداشتهاند.
با این حال، در شبکههای اجتماعی، این اقدام طالبان با موجی از نارضایتی و خشم روبهرو شده است. فعالان حقوق زن، خبرنگاران در تبعید چهرههای سیاسی و برخی نهادهای مدنی از این عملکرد طالبان بهعنوان بازگشت کامل به سیاستهای «سرکوبگرانه دهه ۹۰ میلادی» یاد کردهاند، زمانی که امر به معروف طالبان زنان را با شلاق در خیابان کنترل میکرد.
تحلیلگران میگویند که هدف اصلی از این موج بازداشتها نه فقط کنترل اجتماعی، بلکه نمایش قدرت در برابر نافرمانی پنهان زنان افغانستانی است که علیرغم تمام محدودیتها، هنوز در آموزش، کار و حتی زندگی روزمره بهدنبال بقا هستند. همچنین، سکوت نهادهای رسمی داخلی و غیبت کامل سازوکار قضایی مستقل برای رسیدگی به این خشونتها، به طالبان اجازه داده که به نام «اخلاق اسلامی»، سرکوب سیستماتیک زنان را نهادینه و بیپاسخ نگه دارند.
سخنگوی وزارت امر به معروف طالبان پیشتر گفته است: «زنان کابل بیش از دیگر استانهای افغانستان بیحجاباند»، جملهای که اکنون مبنای توجیه سرکوب در پایتخت قرار گرفته است. اما آنچه بیشتر نگرانکننده است، سکوت عمومی جامعه در برابر این بازداشتهاست. سکوتی که به نظر میرسد، حاصل فضای ترس، نظارت و تهدید دائمی است که طالبان در سطح شهر و خانواده تحمیل کردهاند.
حاکمیتی که توانایی اداره اقتصاد، تأمین خدمات و ایجاد ثبات را ندارد، دست به کنترل شدید اجتماعی میزند. بازداشت زنان در کابل نه نشانه قدرت، بلکه اعترافی ناگفته به ضعف سیاسی طالبان است. اما تداوم این روند، جامعه افغانستان را بیش از پیش به سوی فروپاشی اجتماعی سوق میدهد؛ جایی که نیمی از جمعیت عملاً از حق زیست انسانی، آزادی و کرامت محروم میشوند.
طالبان شاید بتوانند زنان را در خیابانها سرکوب کنند، اما مقاومت نرم و روزمره زنان افغانستانی از آموزش مخفی گرفته تا روایتگری دردها دیر یا زود به جنبشهای پررنگتری تبدیل خواهد شد؛ سکوت امروز، نشانه بیتفاوتی نیست، بل تصویری زخمی عمیق است که در نخستین فرصت، فریاد خواهد شد.