RASCRASC
  • صفحه نخست
  • رویدادهای خبری
    • افغانستان
    • جهان
    • علمی
    • ورزش
    • گزارش ها
  • مقاله های تحلیلی
    • اندیشه
    • ادبیات
    • سیاسی
    • اقتصاد
    • جامعه
    • تاریخ
    • فرهنگ و هنر
  • بررسی و پژوهش‌های علمی
    • مطالعات صلح
    • مطالعات امنیت
    • مطالعات توسعه
    • مطالعات تاریخ
    • مطالعات فرهنگ و ادب
    • مطالعات جامعه‌شناسی
    • مطالعات فلسفه
    • مطالعات سیاست
    • مطالعات روان‌شناسی
    • مطالعات حقوق
    • مطالعات اقتصاد
    • مطالعات زنان
    • مطالعات رسانه
    • مطالعات دینی
  • عیاران
  • دیدگاه راسک
  • درباره ما
  • فارسی
    • العربية
    • English
    • Français
    • Deutsch
    • پښتو
    • فارسی
    • Русский
    • Español
    • Тоҷикӣ
    • Türkçe
RASCRASC
  • صفحه نخست
  • رویدادهای خبری
    • افغانستان
    • جهان
    • علمی
    • ورزش
    • گزارش ها
  • مقاله های تحلیلی
    • اندیشه
    • ادبیات
    • سیاسی
    • اقتصاد
    • جامعه
    • تاریخ
    • فرهنگ و هنر
  • بررسی و پژوهش‌های علمی
    • مطالعات صلح
    • مطالعات امنیت
    • مطالعات توسعه
    • مطالعات تاریخ
    • مطالعات فرهنگ و ادب
    • مطالعات جامعه‌شناسی
    • مطالعات فلسفه
    • مطالعات سیاست
    • مطالعات روان‌شناسی
    • مطالعات حقوق
    • مطالعات اقتصاد
    • مطالعات زنان
    • مطالعات رسانه
    • مطالعات دینی
  • عیاران
  • دیدگاه راسک
  • درباره ما
Follow US
.RASC. All Rights Reserved ©
مقاله های تحلیلی

کنکاشی بر تاثیر سیاست‌گذاری ساخت قدرت بر دانش ترجمه در عصر عباسی

Published ۱۴۰۳/۱۲/۰۵
کنکاشی بر تاثیر سیاست‌گذاری ساخت قدرت بر دانش ترجمه در عصر عباسی
SHARE

سیدجان رحیمی/ سوم و پایانی

سیاست‌گذاری دولت عباسی و تاسیس بیت‌الحکمه: در واقع با تثبیت و استقرار خلافت عباسی و انتقال مرکزیت خلافت از دمشق به بغداد عصر جدیدی از تحولات و دگردیسی‌های تاریخی، فرهنگی و علمی در جهان اسلام آغاز شد. دورۀ که عصر زرین فرهنگ و تمدن اسلامی بیان می‌شود که آثار گوناگونی را به رشته تحریر درآورده شده بود. بغداد به مثابه پلی میان فرهنگ‌هایی چون فرهنگ فارسی، هندی، سوری، مصری و به طور کلی فرهنگ‌های شرق و غرب درآمد که آمیزش و تماس جامعه عربی را به با ملل مختلف و فرهنگ و تمدن جهان بدنبال داشت. در همین دوران از تاریخ بود که بیت الحکمه تأسیس شد و نهضت ترجمه در شکوفایی آن، نقش خاصی را داشت.

در چنین مرحله ای تأسیس کتابخانه‌ها، نهادهای آموزشی، نهضت ترجمه، بزرگترین اقدام در راستای جذب و آشنای با علوم ملل مختلف و همچنین زمینه شکل‌گیری تمدن عظیم اسلامی بود. تأسیس بیت‌الحکمه در اواخر عهد هارون نقطۀ عطف جریان ترجمه در نهضت بغداد به شمار می‌آید. بیت‌الحکمه که نخستین مرکز پیشرفته ترجمه در جهان اسلام بود “هم کتابخانه بود، هم مرکز ترجمه و هم مرکز پژوهش‌های علمی که در این مرکز علمی، دانشمندان علوم مختلف به پژوهش، ترجمه و ویرایش آثار علمی اهتمام داشته اند. یکی از عوامل پختگی ترجمه در این ایام ظهور بیت‌الحکمه بود. بیت‌الحکمه بیشتر در زمان هارون الرشید و مامون الرشید مشهور شده است. ذبیخ الله صفا معتقد است که بیت‌الحکمه در دو مرحله تاریخی بررسی شده است: مرحله اول از زمان حکومت منصور تا پایان حکومت هارون الرشید، از سال 138 تا 193 و مرحله دوم از زمان مأمون تا آخر قرن چهارم ،

از سال 198- تا 400 تأسیس بیت‌الحکمه در زمان هارون الرشید و فرزندش مأمون توجه مسلمانان را نسبت به ترجمه و نقل علوم بیگانه بیشتر کرد و نهضت بزرگی در اخذ و اقتباس تمدن ایران و یونان و روم پدید آمد. در این موقع بیت‌الحکمه مرکز تجمع دانشمندان و اهل فضل و  ادب و مترجمان کتب علمی بود. درخشان‌ترین دوره بیت‌الحکمه به دوران مأمون باز می‌گردد که عنایت خاص بر آن داشت. بیت‌الحکمه کتابخانه بزرگی بود که توجه به ترجمه کتاب‌هایی از فرهنگ های غیر عربی در آن مورد توجه بود که به مثابه یک دانشگاه بزرگ بود که مسلمانان در طی سه قرن آثار علمی، فلسفی، ادبی و مذهبی و تمدن‌های کهن را ترجمه و حفظ نمودند. این مرکز ظاهراً نخستین بار در عهد هارون ایجاد شد.

هسته اصلی آن به دوره منصور برمی‌گردد که در عهد مأمون به کمال رسید. گفته اند که نخستین بار منصور فرستادده‌ای را به نزد امپراطور روم فرستاد و از او درخوست کتاب نمود و وی کتاب اقلیدس و بعضی کتب طبیعیات را برای منصور فرستاد. در دوره هارون نیز بر اثر فتوحاتی که در آسیای صغیر کرده بود؛ مقداری کتب یونانی به دست آمد. برامکه هم کتاب‌های هندی و پهلوی را جمع آوری می‌کردند که این کتاب‌ها در خزانه خاصی نگهداری می‌شد که همان بیت الحکمه بود. وتعداد کتاب‌های بیت‌الحکمه را جرجی زیدان بالغ بر “2000000 بیان کرده است. بعد از جندی شاپور، بیت‌الحکمه محل التقاط فرهنگی بین المللی در عصر عباسی بود و درهای باز آن به روی اهل علم همواره باز ماند. اهمیت و جایگاه والای علم و دانش در دین اسلام و علاقه خلفای وقت به علوم جدید مبتنی بر ضرورت، سبب دریافت و اقتباس علوم، از سایر سرزمین‌های مفتوحه توسط مسلمانان شد. بسیاری از موارد پزشکی از جندی شاپور به بیت‌الحکمه انتقال داده شد و با ترجمه این آثار تحولی شگرف در طب اسلامی ایجاد شد و داشته‌های پزشکی به جهان اسلام راه یافت. و تحقیقات علمی در حیطه دانش پزشکی گشوده شد و نوآوری‌های پزشکی عواملی بر غنای پزشکی اسلامی بخشید. مسلمانان در پزشکی از یونانیان، ایرانیان، رومیان و هندی‌ها استفاده کردند که این در عصرعباسی صورت گرفته است. منصور خود برای معالجه بیماری گوارشی از پزشک هندی درخواست کرد تا به بغداد بیاید. خلفای عباسی هیاًت‌هایی را برای جمع‌آوری کتب و رسالات قدیمی یونانی بطرف روم، هند، ایران، چین، مرو و بلخ فرستادند.

مراکز ترجمه در بسیاری از شهرهای معتبر مثل جندی شاپور و بغداد دایر شد و به ترجمه نسخه‌های یونانی در آن صورت. حفظ اندوخته‌های علمی تحت عنوان علوم و فلسفه اسلامی و همچنان به رشد خود ادامه داد. گوتاس در کتاب خود «تفکر یونانی فرهنگ عربی» اشاره کرده که بیت‌الحکمه کتابخانه بود، به منزله دیوان که در دوران منصور تأسیس شد. وی می‌افزاید که بیت‌الحکمه مرکزی برای ترجمه کتاب‌های یونانی نبود و آن را آماده کردن فضایی می‌داند که کتاب‌های یونانی به عربی در آن ترجمه می‌شد. همین‌که خلفای عباسی به فکر ترجمه کتب علمی افتادند از وجود دانشمندان عراق ،شام، فارس و هند استفاده کردند و این شغل ( ترجمه ) در خاندان مترجمین باقی می ماند، به قسمی که از یک خاندان تا چندین پشت ادامه پیدا می کرد. خاندان و افراد مشهور که در ترجمه کتاب‌ها نقش اساسی داشتند قرار ذیل است.

1-        خاندان بختیشوع: در رأس این خاندان جورجیس بن بختیشوع پزشک منصور می‌باشد. که از نسطوریان سریانی می‌باشد. این خاندان به علم فلسفه هم آشنای داشتند. بعد از بختیشوع پسرش جبریل به آن مقام رسید. جبرییل در معاجله و مداوا از پشت کار برخوردار بود و در نزد خلفا درجه ممتاز داشت و مورد اکرام قرار می‌گرفت. پس از مرگ جبرییل پسرش بختیشوع بن جبریل ریس اطباء و پزشک مخصوص خلفا شد. بختیشوع بن جبریل از لحاظ مقام و منزلت از اوضاع و احوال معتبر و خاصی برخوردار بود و در زمان خودش نظیری نداشت. جبریل بن عبدالله، بن بختیشوع پزشک مخصوص مقتدر عباسی و پسرش عبیدالله بن جبریل نیز از پزشکان نامی و دانشمندان این خاندن می‌باشد. جبریل بن عبیدالله در صنعت طب مهارت خاص داشت و این صنعت را به حد کمال وارد بوده و در طبابت درایت کامل داشت. این شش پزشک در علم طب در رأس قرار داشتند و نیز مشغول ترجمه کتاب‌های طب یونانی سریانی بودند. سریانیان از اقوام سامی بودند، بسیار زود توانستن زبان عربی را یاد بگیرند و  به ترجمه بپردازند و این امر باعث شد که رابطه آنان با خلفای عباسی بهتر و نزدیک شود. ابن ابی تصیبه می‌گوید: جورجیس اولین طبیبی است به فرمان منصور کتاب‌های طبی را به زبان عربی ترجمه نمود.

2-        خاندان حنین: در رأس این خاندان حنین ابن اسحاق می باشد. مأمون هیچ شخصی را بهتر از وی برای ترجمه فلسفه یونانی نمی‌دانست. حنین در ترجمه زبان عربی، یونانی و در علم طب به خصوص جالینوس مهارت خاص داشت و کتاب‌های بزرگ یونانی را ترجمه نمود، اسحاق بیشتر کتاب‌های حکمت مانند ” کتاب‌های ارسطوطالیس و غیره” راترجمه می‌نمود. حنین ابن اسحاق مرد فصیح، بلیغ، شاعر وسخنور بود. او با علاقه خاص کتاب‌های طبی مخصوصاً کتاب‌های جالینوس را ترجمه می‌نمود و اغلب ترجمه کتاب‌های جالینوس توسط وی ترجمه شده و  به زبان‌های عربی، فارسی، سریانی و یونانی تسلط داشت. همچنین وی ضمن داشتن فصاحت در زبان یونانی، سریانی و عربی از فضلاء طب هم محسوب می‌شد. حنین یکی از بزرگترین دانشوران و شایسته‌ترین شخص در دوران خود به شمار می‌رفت که حتی از پدرش هم در این امر ماهرتر بود. به گفته ابن عبری: حینن ابن اسحاق چشم علم و کانون فضیلت بود، همچنان لکرک فرانسوی می گوید: وی یکی از بزرگترین اشخاص و باهوش و شخص نیک سیرت در قرن نهم محسوب می‌شود که در تاریخ ثبت است. از آل حنین ،اسحاق ابن حنین نخستین طبیب یا مورخی است که تاریخ اطباء و آثار آن‌ها را در کتاب تألیفی خود بنام ” تاریخ اطباء والفلاسفه” آورده است. وی مترجم زبردست، فصیح  و خوش عبارت و به شناسایی لغات خارجی آشنای کامل داشت و ترجمه‌های آن بیشتر بر کتاب‌های فلسفی، طبی و سایر حکماء بود.

3- خاندان ماسرجویه: در رآس این خاندان ماسرجویه پزشک یهودی مذهب سریانی می‌باشد که از سریانی به عربی ترجمه می نمودند. پسرش نیز عیسی بن ماسرجویه نیز مترجم و تألیفاتی مهمی در طب داشت. ماسرجویه کتاب معروف اهرون، و مجموعه ای از کتاب و رسالات طبی یونانی را به عربی برگرداند. از تألیفات ماسرجویه می‌شود به کتاب‌های کناش ،کتاب فی الغذاء و کتاب فی العین اشاره نمود.

4-خاندان کرخی: در رأس این خاندان شهدی کرخی بود که با پسرش هردو مشغول ترجمه بودند. همچنین می‌توان به خاندان و افراد همچون خاندان ثابت، حبیش اعصم دمشقی، قسطا ابن لوقای بعلبکی، حجاج ابن مطر، استفان بن باسیل، موسی بن خالد ،جرجیس، بطریق، یحی بن بطریق، اوعثمان دمشقی، ابوبشر متی بن یونس و یحی بن عدی اشاره نمود. همچنین می‌توان به خاندان 5- ثابت بن قره 6- حجاج بم مطر 7- ابن ناعمه حمصی 8- یوحنا بن ماسویه 9- اسطفان بن باسیل 10- سرجیس الراسی 11- یوحنا بن بختیشوع 12- بطریق و یحی البطریق 13- ابوعثمانالدمشقی 14- ابوبشر متی بن یونس 15- یحی بن عدی اشاره نمود. از افرادی که از زبان‌های مختلف  به ترجمه  زبان عربی پرداختند عبارت از: اصطغن قدیم، ابن بطریق، حجاج ابن مطر ، حبیب بن بهریز، موسی و یوسف، پسران خالد، علی ابن زیاد، حسن ابن سهل، منکه هندی، ابن دهن هندی، ابن وحشیه، مطران موصلی، زوریا بن ماجوه، هلال بن ابوهلال حمصی، ابونصربن باری بن ایوب و دها افراد دیگر. همچنین در کتاب الفهرست از شصت و پنج مترجم که از ابتدا در جریان ترجمه حضور داشتند. نام می‌برد که از مشهورترین آن‌ها به عبدالحمید کاتب و عبدالله بن مقفع اشاره کرد که در دستگاه منصور همکاری داشتند. اما خدمات ایرانیان/ فارسی زبان‌ها را در انتقال علوم به وضوح می‌توان دید. چون فارسی زبان‌ها در دستگاه خلافت نفوذ داشتند و اکثر آن‌ها از حمایت کنندگان علم بودند که خلفا را به فرهنگ و علوم آشنا کردند که این اثر بزرگی در نقل، تدوین و انتشار علوم در تمدن اسلامی بجا گذاشت. بنابراین مسلمانان بیش از سه قرن سخت مشغول ترجمه آثار علمی، فلسفی، ادبی و مذهبی تمدن‌های کهن بودند و از میراث انسانی بزرگی که سرچشمه‌های آن در شش زبان شناخته آن زمان از قبیل عبری، سریانی، فارسی، هندی ،لاتینی و از همه مهمتر یونانی بود برخوردار شدند و با آن به رشد و گسترش تمدن اسلامی پرداختند.

علوم مورد توجه ساخت قدرت در حوزه  دانش ترجمه: محمد ابن اسحاق می‌گوید: حنین ابن اسحاق و بعضی از افرد دیگر را به روم فرستادند و آن‌ها کتاب‌های شگفت انگیز و تصنیفات غریبی را در فلسفه، هندسه، موسیقی و طب با خود آوردند و به ترجمه آن‌ها پرداختند. حنین ابن اسحاق از درخشان‌ترین چهره‌های بیت الحکمه و بزرگترین مترجم عالم اسلام محسوب می‌شود. حنین پیش از سال 210 به بغداد رفت و چند کتاب از جالینوسبرای جبریل ترجمه کرد. استحکام ترجمه های حنین که ترجمه های قبل از وی درمقابل آن‌ها ناچیز می‌نمود، برای جبریل بسیار موثر واقع شد. در ترجمه به خصوصترجمه آثار علمی- فلسفی مبحث اصطلاح شناسی نقش اساسی دارد. مترجمان عربی ازهمان آغاز خود را با این مشکل رویاروی می‌دیدند. آنان در مقابل انبوهی از واژه‌های فنی یونانی قرار داشتند. مترجمان ناگزیر بودند معادل هر اصطلاحی را به زبان عربی پیدا کنند و یا اصطلاحات جدید وضع نمایند یا واژه‌های کهن را از نو احیا کنند و در معانی تازه‌ای به کار ببرند. کندی نخستین فیلسوف اسلامی که معاصر با حنین ابن اسحاق بود در روزگار رونق ترجمه زیست می‌کرد و در این راه تلاش زیادی نمود. وی علاوه بر تألیف آثار فلسفی به کار ترجمه نیز می‌پرداخت. علومی که مسلمانان بنابر ضرورت از تمدن‌های پیشین مانند ایران، یونان، سریانی و هندی گرفتند و به زبان عربی ترجمه کردند به اسم علوم دخلیه بیان می‌شد. اخذ این علوم قسمی بود که خلاصه بحث‌های رجال علم  و بحث‌های فلسفه و ادب را در ممالک متمدن قدیم، با وجود اختلاف ملت‌ها و دولت‌ها دریافت می‌کردند و در اقوام خود متبلور شد. مسلمانان قسمت اعظم آنچه از علم و فلسفه، طب، نجوم، ریاضیات و ادبیات نزد سایر امت های متمدن در این روزگار بود، به زبان خود ترجمه می‌کردند و از هر امتی بهترین آنچه که در نزد شان بود را می‌گرفتند.

از این رو در فلسفه، طب، هندسه، موسیقی، منطق و یونانیان، در نجوم، سیر، اداب و حکم، تاریخ و موسیقی بر فارسیان، و در طب هندی شناخت داروها، حساب، نجوم، موسیقی و قصص برهندوان تکیه کردند. در فلاحت و زراعت، تنجیم و سحر و طلسمات بر نبطیان (کلدانیان)، و در کیمیا و تشریح بر مصریان سپاریدند. گویی مسلمانان وارث علوم آشوری‌ها، بابلی‌ها، مصری‌ها، فارسیان، هندوان و یونانیان گشتند. این همه را درهم آمیختند و پروراندن و از آن علوم عقلی تمدن اسلامی را ساختند. نهضت ترجمه با هدف وام گیری از دست آوردهای دیگر تمدن‌ها، از سال 133 ق آغاز شد و حدود یک قرن ادامه یافت. مسلمانان در این مدت توانستند کتاب‌های اساسی و لازم را از سریانی، یونانی ، پهلوی و سانسکریت به عربی درآورند و مهم‌ترین آثار یونانیان در ریاضیات، نجوم و طب را به عربی ترجمه کنند. نخبگان غیرمسلمان حلقه وصل اسلام با تمدن‌های دیگر شدند، در این میان نسطورایان شامی که آثار یونانی را نخست به سریانی و سپس از سریانی به عربی ترجمه کردند. که حلقه ارتباطی با فلسفه یونان شدند) حسینی شاه از نیمه قرن هشتم میلادی تا پایان قرن دهم کتاب‌های غیر مذهبی غیرادبی و تاریخی یونانی که در نزد امپراطوری بیزانس شرقی در دسترس بود به عربی ترجمه شدند.

همه آثار یونانی مربوط به دوره‌های هلنی، رومی و اواخر عهد باستان می‌باشد. احکام نجوم، کیمیا و دیگر علوم خفیه، موضوعات تحت پوشش چهار فن – حساب، هندسه، هییت و علم موسیقی- تمامی حوزه فلسفه ارسطویی در طول تاریخ آن: مابعدالطبیعه، اخلاق، طبیعیات، جانورشناسی، گیاه‌شناسی، و به ویژه منطق، همه علوم حفظ‌الصحه طب، داروسازی، و علم بیطاری و نوشته‌های گوناگون دیگر در سایر موضوعات حاشیه‌ای، همچون کتاب‌های راهنمای علم سپاهی‌گری، عبارات حکیمانه، حتی کتاب‌های در مورد شکار با مرغان شکاری از زیر دستان مترجمان گذشتند. از جمله مواردی که ترجمه صورت گرفته است: مقالات، عبارات، الفاظ، آثارها و کتاب‌های به اسم کون و فساد، کتاب النفس، کتاب حس و محسوس، کتاب الحیوان، کتاب الحروف معروف به الاهیات، السماء والعالم، کتاب اخلاق و غیره می‌باشد. در رابطه با ترجمه کتاب‌های یونانی و مبادرت مأمون به آن مطالب بیشتری نوشته اند. از آن جمله این که ابن ندیم در کتاب “الفهرست” چنین گفته است: مأمون شبی ارسطاطالیس حکیم را در خواب دید و از او در مورد مسایلی می‌پرسد و چون از خواب برخواست، به‌فکر ترجمه کتاب‌های حکیم افتاد و نامه به پادشاه روم مبتنی بر ارسال علوم قدیم نوشت، پادشاه روم درخواست وی را پذیرفت، مأمون عده‌ای از افراد را مانند “حجاج بن فطر و ابن طریق و سلما صاحب بیت الحکمه” مأمور انجام آن نمود. آن‌ها نیز آنچه را که پسندیدند جمع آوری نموده نزد مأمون فرستادن و مأمور نیز دستور ترجمه آن را داد. در ترجمه کتاب‌های یونانی تلاش بیشتر نمود و پول زیاد را صرف آن راه نمود که در مقابل وزن کتاب‌ها طلا می‌داد. از آغاز زمان منصور تا پایان روزگار هارون از پهلوی کلیله و دمنه، اجراییاز منطق ارسطو، از هندی کتاب سند هند و از سریانی و یونانی پارۀ از کتب بطلیموس و ارسطو به عربی نقل شده بود و کسانی همچون ابویحی بطریق، علی بن زیاد تمیمی، موسی بن خالد، ابراهیم نزاری و پسرش محمد در این مدت به ترجمه کتاب‌های بسیاری از یونانی، سریانی، فارسی و هندی پرداخته و به عربی درآوردند. ترجمه کتاب‌های فلسفی، طبی و علمی از ارسطو، بقراط، جالینوس و سایر دانشمندان یونانی دیگر در تمدن اسلامی تأثیر بزرگی گذاشته است.

نارضایتی و تعامل علت افزایش سفر مقامات طالبان به خارج

ترامپ مسوول بازپس‌گیری مهمات آمریکایی از طالبان را معرفی کرد

کنکاشی بر تاثیر سیاست‌گذاری ساخت قدرت بر دانش ترجمه در عصر عباسی

وزیرخارجۀ ایران: معاهده آبی با افغانستان عملی نشده است

تفنگ‌داران ناشناس فرمانده امنیه پیشین شهرستان درایم بدخشان و پسرش را زخمی کردند

طالبان چهار راهی استاد خلیل‌الله خلیلی را در بلخ تخریب کردند

Shams Feruten ۱۴۰۳/۱۲/۰۵

ما را دنبال کنید

Facebook Like
Twitter Follow
Instagram Follow
Youtube Subscribe
مطالب مرتبط
افغانستانرویدادهای خبری

گفت‌وگوی توماس وست با وزیر خارجه‌ی قطر در مورد افغانستان

Shams Feruten Shams Feruten ۱۴۰۳/۰۳/۰۲
دزدان نزدیک به یک میلیون روپیه‌ی کابلی یک دکان قالین‌ فروشی را در سمنگان دزدی کردند
دیدار نقوی وحقانی درکابل؛ تلاش برعادی‌سازی روابط در فضای بی‌اعتمادی
کشتار افراد بی‌گناه بنام داعش از سوی طالبان در افغانستان
چرا خودکشی‌؛ یک مرد در سمنگان و یک جوان در ننگرهار خودکشی کردند
- تبلیغات -
Ad imageAd image
فارسی | پښتو | العربية | English | Deutsch | Français | Español | Русский | Тоҷикӣ

مارا دنبال کنید

.RASC. All Rights Reserved ©

Removed from reading list

Undo
به نسخه موبایل بروید
خوش آمدید

ورود به حساب

Lost your password?